او میفهمد لبخند یعنی چه و به همان اندازه هم از وجه
تراژیک زندگی آگاه است. اما از وقتی که به نبودن و این چیز ها علاقهمند
شده ،تمام زندگیاش مدام فکر کردن راجع به آنهاست ،ترجیح میدهد ساکت
بماند، احساس خوشبختی نکند و دنیایش را از آدم هایی پر کند که نیستند،اگر
این ها را نمیدانستم حتما فکر میکردم که چیز هایی از من به او منتقل شده
اند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر