چیز
هایی که می‌خوانید عموما پاراگراف و یا چند خط از داستان ها و گاها روزنوشت هایی هستند که نوشته ام.

جمعه، دی ۰۱، ۱۳۹۱

73

می‌گوید تو بی‌خیالی ، نمی‌فهمد من اگر بی‌خیال نباشد منِ نرمالی نیست . می‌گوید تو هرگز کمک نمی‌کنی، هر وقت نگران چیزی است ، غر می‌زند که چرا وقتی من دارم از نگرانی می‌میرم ، تو برای خودت روی تخت کاناپه ولو می‌شوی، نمی‌تواند درک کند که من همیشه از او خسته‌تر هستم . خودش هر چه قدر هم که خسته باشد ، دراز نمی‌کشد ، اما من اینطور نیستم و مثلا اگر شیر آب چکّه کند بجای محکم کردن آن می‌توانم ساعت‌ها به آن خیره شوم .

- فرد / مـ . ع

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر